براساس سالنامههای آماری سازمان ثبت احوال طی دهه گذشته، میانگین سن ازدواج دختران و پسران ایرانی با افزایش چشمگیری روبهرو شده است؛ به طوری که این رقم در ازدواج دختران از 21.7 سال، 1383 نزدیک 3 سال افزایش یافته و به رقم سنی 24.2 در سال1396 رسیده است. همچنین به استناد همین دادهها، میانگین سن ازدواج پسران از 26.4 سالِ 1383 با متوسط سنی 29.1 در سال 1396 ثبت شده است.
بسیاری از کارشناسان مسائل اجتماعی معتقدند که افزایش میانگین سن ازدواج تبعات بسیاری بهدنبال دارد. آنان واقعیت انکارناپذیرِ بالا رفتن سن ازدواج در جامعه امروزی را سبب تزلزل نهاد خانواده قلمداد میکنند. همچنین بهزعم کارشناسان جمعیت، افزایش میانگین سن ازدواج در درازمدت موجب رشد منفی جمعیت میشود.
در همین راستا در گزارشی ضمن اشاره به آسیبهای افزایش سن ازدواج، نسبت به تبعات این پدیده هشدار میدهد. در بخشی از این گزارش آمده است: « از مشکلات افزایش سن ازدواج میتوان به شایعترین آن که امروزه نیز بسیار شاهد آن هستیم یعنی ارتباط آزاد با جنس مخالف، دوستیهای خارج از عرف و چارچوبهای فرهنگی اشاره کرد. افزایش سن ازدواج، باعث کاهش میل به ازدواج رسمی و شکل گیری پدیده ازدواج سفید یا هم باشی سیاه (زندگی مشترک بدون ازدواج رسمی) در جامعه شده است».
همچنین، به نظر می رسد بین افزایش سن ازدواج و انحرافات اخلاقی رابطه ای دو سویه برقرار باشد. برخی پژوهش ها نشان می دهند روابط آزاد بین دختر و پسر و امکان تمتُّع و ارضای جنسی، نیاز به ازدواج را در جوانان کم رنگ کرده است. در تحقیقی که مشکلات و موانع ازدواج جوانان و به ویژه دختران مورد بررسی قرار گرفته، به این نکته اشاره شده است که برخی جوانان برای ارضای غرایز طبیعی خود به ارتباط با جنس مخالف بسنده می کنند. در نتیجه، وجود زمینه های انحرافی و روابط آزاد دختر و پسر را به عنوان یکی از عوامل افزایش سن ازدواج قلمداد میکند.
در همین زمینه، جلالیپور، مترجم کتاب چشم اندازهای جهانی به نقل از آنتونی گیدنز آورده است: «افزایش سن ازدواج و تجرد قطعی، ازدواج را از دایره شرعی و قانونی خارج می کند و امنیت خانواده را به مخاطره میاندازد. همچنین این پدیده آسیبهای دیگری همچون افزایش طلاق به خاطر ارتباط نامشروع بههمراه دارد».
اکثر جامعهشناسان اعتقاد دارند که پدیده افزایش سن ازدواج دختران و پسران، تنها موضوعی فردی نیست بلکه به منزله مسئلهای اجتماعی در بین افراد نمود یافته و تبعات این معضل بر همه افراد جامعه مترتب است. بسیاری از کارشناسان نیز پدیده افزایش میانگین سن ازدواج را نتیجه قانونگذاریهای غلط و سنتهای نابجا در دهههای گذشته میدانند. به گفته این کارشناسان، زندگى اجتماعى یکى از ضروریات حیات انسان است به گونه اى که بشر بدون اجتماع قادر به ادامه زندگى نیست؛ با این حال، اگر در برنامه ریزى و سیاست گذارى اداره جامعه، دقت کافى نشود، مشکلات زیادى به وجود مى آید. یکی از این مشکلات، افزایش میانگین سن ازدواج دختران و پسران است.
در همین راستا، قانون اصلاح ماده (1041) قانون مدنی موضوع ماده(24) مصوب 1370 در جلسه علنی بیست و هفتمآذر ماه یکهزار و سیصد و هفتاد و نه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 1381.4.1 با اصلاحاتی درعنوان و متن به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظامرسیده است. بموجب این قانون عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن 13 سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایتمصلحت با تشخیص دادگاه صالح.
طبق مطالب فوق، با مراجعه به دادههای مراکز آماری مشخص میشود که پس از تصویب قانون محدودیت سن ازدواج در سال 1381، سن ازدواج هر ساله با افزایش چشمگیری روبهرو بوده است. به این معنا که سیاستگذاران در مجلس ششم با تصویب قانون تعیین سن ازدواج، نقش تعیینکنندهای در ایجاد پدیده افزایش میانگین سن ازدواج ایفا کردهاند.
بطوری که میانگین سن ازدواج دختران پس از تصویب این قانون از 21.7 سال 1383 به رقم 24.2 سال 1396 رسیده است.
بنا به این کودکانگاری، نمایندگان مجلس ششم با اتخاذ محدودیت سنی مانع ازدواج دختران بالغ شدهاند. در نتیجه این قانون، جامعه با القای واژه کودک، دختران و پسران را از تشکیل خانواده در سن مناسب بازداشته است. همچنین در حالی که سن ازدواج دختران و پسران با افزایش حدود 3 سال همراه بوده، سن بلوغ افراد در جامعه کاهش یافته است.
با وجود این، مدتی است که حامیان افزایش حداقل سن ازدواج با نادیدهگرفتن تبعات قانونگذاری در موضوع سن ازدواج و تاثیرات آن بر عرف جامعه، قصد دارند که مانع ازدواج دختران پیش از 16 سالگی شوند. نکتهای که مدافعان طرح فراکسیون زنان باید توجه کنند این است که با توجه به تحولات زندگی مدرن، نگرش افراد به ازدواج تا حد زیادی تغییر یافته و در صورتی که عرف جامعه دختران و پسران بالغ را کودک فرض کند؛ خانوادهها نسبت به مسئولیت رسیدگی به آسیبها و نیازهای فرزندانشان در دوران بلوغ سهل انگار خواهند شد.
در نتیجه دختران و پسران بالغ با از دست دادن روحیه خودباوری، ترجیح میدهند سالها بهدور از پذیرش تعهد و مسئولیت، ازدواج خود را به تعویق بیاندازند. این بدین معنی است که والدین به دلیل کودک انگاشتن دختران و پسران بالغ در حمایت از فرزندان برای تشکیل خانواده در سن مناسب کوتاهی خواهند کرد. بنابراین به نظر میرسد قانونگذاری برای کنترل برخی ازدواجهای ناصحیح دختران، جامعه را به مسیر افزایش سن ازدواج، بحران تجرد قطعی و ازدواجهای سفید سوق خواهد داد.
منبع : رجانیوز